اساتید راهنما:

مهدی پارسائی، بهناز زنگنه نژاد

اساتید سرپرست:

هیوا رحمانی، علیرضا افشاریان

اعضا گروه( به ترتیب حروف الفبا):

پیمان باقری، محبوبه بهادری جهرمی، یسری بیدشهری، شایان تشکر، مصطفی درویشی، سامان ذنوبی، رعنا شفیعی، علی شمسی، سعیده عسکرزاده، نرجس خاتون قاسمی، معین متحد، غزال محمدی، محمد احسان مهرگانی و محمد عرفان هاشمی

گزارش طراحی، ساخت و دستاورد درنگ گاه سی میا

  • موقعیت پیشنهادی درنگ گاه:

قرار گیری درنگ گاه در سایت تاریخی دوره زندیه مستلزم توجهی مضاعف بر طراحی بود در حیطه باریک گذشته و معاصر. عبارت ” هویت گمشده” بار معنایی سنگینی در برداشت که ما را برآن داشت در برداشت های محیطی مان محتاط تر و دقیق تر عمل کنیم و با نگاهی چند جانبه با حفظ احترام به گذشته، پاسداری از معیارهای کنونی و با چشم اندازی به آینده دست به خلق فضای درنگ گاه بزنیم.

  • برداشت محیطی:

انسان ها تا همیشه به دنبال یافتن سرنخ هایی از خویش در محیط پیرامونشان از گذشته تا کنون بوده اند. سی میا پدیداری در لحظه بود و مجالی برای نفوذ در قوه تخیل و تصور انسان ها و سپس رهایی ایشان در پی یافتن پاسخ. شاید که هویت…

در برداشت های محیطی مان تبلور توامان فضای مکث و گذر، حضور اقشار مختلف مردم از کودک تا سالمند، از مهاجر تا توریست و سرباز و همچنین، فعالیت های اجتماعی و اقتصادی مردم در بطن توجه مان قرار گرفت.

  • ایده پردازی:

از میان فرم های متفاوت با توجه به مفهوم هویت گمشده، مکعب را بادیدگاه وحدت و تاکید بر حقیقت انتخاب نمودیم. با رویکرد طراحی مدرن (با نگاهی واقع بینانه به زمان حال) رنگ غالب سفید را با سازه ای نمایان در کنار هم همگون نشاندیم. اما پایبند به این حقیقت نیز بودیم که غنای اکنون و آینده را گذشته رقم می زند، بنابراین در طراحی برای احترام و اشاره به سیر تاریخی معماری شهرمان آیینه ها در وهله اول ارگ را انعکاس دادند، از تناسبات عناصر تاریخی زندیه (تناسب یک به سه) در ابعاد مکعب بهره جستیم.

در راستای اثر گذر بر حجم مان و احترام به حضور مخاطب، گشایش فضایی مکعب در امتداد مسیر حرکتی را انتخاب کردیم و کارکرد سه فضای باز (گذر)، نیمه باز و بسته (مکث) را در فرم مکعب رقم زدیم. معتقد بودیم که فضای مکث و حرکت متناقض یکدیگر نیستند بلکه هر مکث که با محتوا و هدف صورت گیرد می تواند سبب تآمل گام های بعدی مخاطب گردد.

از موتیف های گره شیرازی در طراحی پرده های همرنگ با بستر استفاده نمودیم. پرده های حریر حضور داشتند که تاکیدی داشته باشند بر فضای نیمه شفاف داخل و حفظ ارتباط بصری با محیط خارج و دیگر ارکان سایت.

  • تجربه درنگ گاه و نگاره های عطار در باب سیمرغ:

در طی فرایند برداشت محیطی و ایده پردازی در تکاپوی سوال های بی شمارمان در پی یافتن معنا و مفهوم هویت، به خود رسیدیم. به گروهی 14 نفره که هر کداممان با تجربه ها و دانش های فردی خود در کنار هم قرار گرفته بودیم برای هدفی مشترک و با هم هویتی به نام اپسای را خلق کرده بودیم. در پی تجربه زیسته مان قصه سی مرغ عطار بر جان و روح مان نشسته بود.

هر که آید خویشتن بیند در او     جان و تن هم جان و تن بیند در او

در هنگامه ورود به سی میا، در مواجه با تجربه هویت، آیینه ها در فرایند مکانیکی اشتراکی و یا فردی چرخشی دارند از ارگ به عنوان نمادی از هویت گذشته به سمت مخاطبان (مردمی از کودک تا بزرگسال و میانسال) به عنوان نمادی از هویت کنونی و واقعی جامعه. با چرخش کامل آیینه ها مخاطبان به تماشای تجلی حضور خود در آیینه ها می نشینند- با تاکید بر اینکه هویت هر جامعه را مردم آن جامعه رقم می زنند- با پس زمینه ای از پنج راستای عمودی از پرده های حریر با طرح گره چینی های شیرازی. در نهایت در هنگامه خروج از سی میا با برگشتی معکوس اما با معنایی متفاوت هویت فردی خود را در کنار هویتی که از گذشته تا اکنون استمرار داشته است شاهد خواهند بود.

لاجرم اینجا سخن کوتاه شد           رهرو و رهبر نماند و راه شد

  • تفکر اجرا:

در تفکر اولیه اجرایی از میان آلترناتیوهای حرکتی، مکانیزم مرکز ثقل با انحراف 6 درجه ای از محور عمودی برای سازه در نظر گرفته شد. در طراحی مجدد اجرا، مکانیزم ریلی و سنسورهای حساس به حرکت جایگزین این ایده شد. در مشاوره های نهایی اجرا توسط گروه برگزار کننده، با توجه به سقف هزینه ها و همچنین امکان تضعیف شدن محتوای مشارکت، مکانیزم ریلی و چرخ دنده ای به عنوان  فرایندی ایمن تر جایگزین دومین ایده اجرایی شد و در دستور اجرا قرار گرفت. آلترناتیو نهایی اجرا، امکان تجربه محتوای کار را به دو صورت فردی و گروهی مهیا کرد، در تعاملات اجتماعی تاثیر فرد بر گروه و گروه بر فرد و مشارکت اجتماعی بین فردی تعیین کننده عملکردهای اجتماعی می باشد.

در طراحی اجرا، شعاع محور چرخش به اندازه ای در نظر گرفته شد که با کمترین گشتاور چرخشی مکانیزم چرخ دنده ها شروع به چرخش کند. نکته حایز اهمیت برای انتخاب این فرایند در نظر گرفتن مخاطبان کودک و سالمند بود. مکعب در حالت باز تداوم گذر بود با حفظ امتداد بصری آن به منظور احترام به انتخاب مخاطب برای گذر کردن و در حالت بسته فضایی برای مکث برای آنان که تامل و تجربه را برگزیده بودند.

در طول مراحل ساخت در بستر پروژه همکاری و همراهی عابران در فرایند ساخت دلگرممان کرده بود که معماری مان برای مردم است. تجربه ساخت در شرایط نامناسب و متغیر جوی، سرما و باران، قطعی برق و دلهره اتمام در موعد مقرر تجربه ای ناب بود برای آزمودن آموخته هایمان.

  • بازخوردهای اجتماعی:

ما گرد هم آمدیم تا در بستر بودن ها و نبودن ها، امیدها و ناامیدی ها رویایمان را تحقق ببخشیم و روشنی بخش راهی باشیم که غیرممکن ها را ممکن می داند. درنگ گاه سی میا آیینه ای بود که از گذشته تا اکنون مان را باز می نمایاند آنگاه که از یاد می بریم چه می خواهیم باشیم.

هر که آید خویشتن بیند در او                            جان و تن هم جان و تن بیند در او

“عطار نیشابوری”

در طول برگزاری فستیوال، سی میا میزبان اقشار مختلف مردم بود. پسرک ده ساله ای که بعد از گذر از سی میا با سوال هایی از چیستایی هویت با ما و مادرش به گفت و گو نشسته بود، سایبان خستگی دست فروشان شد در ملال ظهرهای بی مشتری شان، پناه حرمت شادی کودکانه شد برای بازی و کنجکاوی وقتی که کار کردن مجال کودک بودن را ربوده بود، مامن عاشقانی شد که در سکوت به آیینه ها زل زده بودند، همدم سربازان دور از خانه شد، بازگو کننده قصه ی سی مرغ و هویت و معماری مان شد برای توریست ها، زبان مشترکی شد بین کودکان و خانواده هایشان در فرصت تجربه کردن سی میا و برای آنانی که به خاطر قومیتشان در زیر نگاه سنگین و قضاوت گر دیگران حس تعلقی به جایی نداشتند همراه و امنیتی  شد که بیایند و هر چند با تردید و در سکوت سی میا را تجربه کنند و وقتی قصه ی سی مرغ را شنیدند و اینکه هویت این شهر همه ی شما هستید با لبخندی بر لب و شوقی در چشم سی میا را ترک کنند.

سی میا از بطن رفتارهای اجتماعی مردم و خواستگاهشان برآمده بود و برای آنان بود، سی میا از مردم و برای مردم بود.

 

تلفن تماس :

07136261176

09175353442

آدرس دبیرخانه:

شیراز ، چهارراه ستارخان ، خیابان شهید رادفر ، کوچه 2 ، پلاک 14

تمامی حقوق برای معمار شیراز محفوظ است .