دفتر مکعب سفید



همچنان که به ماکو نزدیک می شوی، جاده ای مارپیچ میان دره ی باریکی می گذرد که در میان آن رودی به نام زنگمار در جریان است که پی در پی به شکل آبشار های غران کوچکی فرو می ریزد در یکی از این خمیدگی های کوهستان ناگاه منظر شهر به صورت دلپذیر و شگفت انگیز در برابر دیدگان پدیدار می شود .کوهستان برهنه ی پر صخره ناگهان در دو سو سر به آسمان کشیده و دست کم به ارتفاع هزاران پا گردن برافراشته. کوهی که در سمت راست قرار دارد هر قدر بالا می رود، برآمدگی پیدا می کند و همچون سایبانی بر فراز شهر گسترده می شود؛ در فرورفتگی صخره ها قلعه ای ساخته اند که نمای آن بسیار هولناک است و اطرافش را دیواری احاطه کرده است. زیر سایه ی کوه ها و صخره ها بناهایی در ادوار مختلف ساخته شده اند که شاخص ترین آنها مربوط به دوره قاجار و برگرفته از معماری قفقاز است و در اختیار میراث فرهنگی ست. بعد از آن گویی خانه ها و بناها به معنای واقعی کلمه روییده اند؛ بی هیچ قانون و قاعده ای…
این شهر پر از راز و رمز زادگاه ماست. سال های زیادی از نظر منظر شهری و فرهنگی به دست فراموشی سپرده شده است. نزدیک 10 سال است که در این شهر طراحی و برای ساختنش مبارزه می کنیم تا حال معماری و سیمای شهر را التیام ببخشیم. سعی بر آن بوده با تفکرات معماری مدرن و استفاده از مصالح بومی با آموخته ها و تجربیاتمان تاثیری بر چهره ی این شهر بگذاریم.
ما –رضا اسدزاده و شبنم خلیل پور – پس از فارغ التحصیلی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال 1390، با هدف تمرکز بر شهر زادگاهی مان، دفتر مکعب سفید را تاسیس کردیم و توانستیم در بستری عاری از هرگونه محتوای معمارانه مدرن ، بناهایی را طراحی و اجرا نماییم. این فرایند که عموما با بهره گیری از مجریان بومی منطقه بود، آموزش تک تک افراد در اجرای تمامی جزییات ساختمان سازی را می طلبید. با وجود تمام چالش های این مسیر پر پیچ و خم، باور ما ، مسئولیت حرفه ای مان در خلق فضاهای با کیفیت برای زندگی بهتر و تاثیرگزاری بر چهره این شهر بود.
در حال حاضر پروژه های به اتمام رسیده فقط تعدادی بنا در شهر مرزی و دور افتاده ای به نام ماکو نیستند بلکه تبدیل به نقاط عطفی شده اند در جهت پرورش سلیقه ی عمومی مردمانش و بهبود منظر شهری ، هر چند کوچک …